- بی جنبه
حس ششم بسیار قوی داشت. و کاملا بی نقص پیش بینی می کرد. در دانشگاه به او لقب نوستر اداموس داده بودند. برای همه این کار را انجام می داد ولی از اینکه نمی توانست آینده خود را پیش بینی کند عذاب می کشید. کم کم این حسش تبدیل به یاس و سرخوردگی شدید شد. یک روز خود را به بالای بلندترین پل رساند تا خود کشی کند. دقیقا همان لحظه که می خواست به پایین بپرد خدا دستش را گرفت. و بدین ترتیب او پیش بینی شد. فردای آن روز نامش در کل دنیا پیچید و پس از مدت کوتاهی بسیار مشهور شد. او که تمام این نشانه ها را دال بر قدیس بودن خود می دانست ادعای الوهیت کرد. و یک فرقه جدید و قدرتمند بنا نهاد. یک روز وقتی مردم را بالای پل جمع کرده بود تا…………….ا
ادامه داستان در چاپ جدید کتاب. بزودی..........