آسمان شیشه ای
آسمان شیشه ای
دو موجود ترس ناک به سرعت به ما نزدیک می شوند. از پی تعقیب و گریز آنها گرد و خاکی وسیع تمام پهنه دشت را فرا گرفته و چون توده ای عظیم به نظر می رسد. دخترک وحشت زده به طرف من می دود: خواهش می کنم بیا از اینجا بریم. اونا ما رو تکه پاره میکنن. من دخترک را در آغوش می کشم. سپس آیینه ای که تا آسمان روبرو بالا رفته را………………………
12سال دوستی ما تازنده ایم باقی خواهد ماند به امید خدا......
امیدوارم همیشه زنده و پاینده باشی ...........