آسمان شیشه ای
آسمان شیشه ای
دو موجود ترس ناک به سرعت به ما نزدیک می شوند. از پی تعقیب و گریز آنها گرد و خاکی وسیع تمام پهنه دشت را فرا گرفته و چون توده ای عظیم به نظر می رسد. دخترک وحشت زده به طرف من می دود: خواهش می کنم بیا از اینجا بریم. اونا ما رو تکه پاره میکنن. من دخترک را در آغوش می کشم. سپس آیینه ای که تا آسمان روبرو بالا رفته را………………………